جوان آنلاین: کارمند یکی از بانکهای تهران که برای قتل همسرش دو آدمکش اجیر کردهبود، وقتی از خبر وقوع حادثه مطلع شد، بین همکارانش شیرینی پخش کرد.
عصر روز چهارشنبه ۲۵ بهمن ماه سال قبل، زنی در تهران وحشتزده با اداره پلیس تماس گرفت و در حالی که به سختی حرف میزد، گفت زن همسایهشان در خانهاش به طرز مشکوکی به قتل رسیدهاست.
با اعلام این خبر، تیمی از مأموران کلانتری ۱۰۸ نواب راهی محل حادثه و در اتاقخواب طبقه اول ساختمان مسکونی با جسد زن ۵۳ سالهای به نام توران روبهرو شدند. دور گردن جسد روسری پیچانده شدهبود و آثار زخم روی دستهایش هم حکایت از آن داشت عاملان قتل پس از اینکه زن میانسال را خفه کردند، النگوهای او را سرقت کرده و از محل گریختهاند.
تماس شوهر
با کشف جسد توران در اتاقخواب خانهاش، موضوع به قاضی موسی رضازاده، بازپرس ویژه قتل دادسرای امور جنایی تهران خبر دادهشد و وی همراه تیمی از کارآگاهان اداره دهم پلیس آگاهی در محل تحقیقات خود را آغاز کردند.
تیم جنایی در نخستین گام از زن همسایه که موضوع را به پلیس خبر دادهبود، تحقیق کردند.
وی گفت: «من و همسرم در طبقه دوم ساختمان زندگی میکنیم و مدتی است با توران و خانوادهاش همسایه هستیم. ساعتی قبل شوهر توران با من تماس گرفت و گفت دو فرزندش به مدرسه رفتهاند و همسرش در خانه تنها است، اما به تلفن او جواب نمیدهد و نگران است. وقتی تلفن او قطع شد، در خانه آنها رفتم، اما هر چقدر در زدم کسی در را باز نکرد و وقتی در را هل دادم، در باز شد او را صدا زدم، اما جواب نداد و نگران وارد خانهشان شدم و بعد هم با جسد توران در اتاقخواب روبهرو شدم و موضوع را به پلیس و شوهرش خبر دادم.»
قرار ولنتاین
شوهر مقتول به نام فرزاد هم در ادعایی گفت: «من کارمند بانک هستم و امروز صبح هم مثل همیشه به محل کارم رفتم و بچههایم نیز به مدرسه رفتند. قرار بود همراه همسرم برای خرید روز ولنتاین به بازار برویم و به همین دلیل با او تماس گرفتم، اما او جواب تلفن همراه و تلفن خانه را نداد. ساعتی بعد دوباره تماس گرفتم و وقتی جواب نداد، نگران شدم و از زن همسایه خواستم به خانهمان برود و از همسرم خبری بگیرد که دقایقی بعد خبر دلخراشی را به من داد و من هم به سرعت به خانه آمدم.»
قتل پس از آشتی
در حالی که مأموران متوجه تناقضگوییها شوهر مقتول شدهبودند، بررسیهای میدانی نشان داد مقتول و همسرش از قبل با هم اختلاف زیادی داشتهاند و همیشه هم با هم درگیر میشدهاند به طوری که صدای درگیری و مشاجره لفظی آنها را همسایهها مدام میشنیدهاند. همچنین مشخص شد درگیری و اختلاف آنها باعثشده یکبار از هم جدا شوند، اما دوباره به خاطر فرزندانشان با هم آشتی کنند و دوباره زندگی مشترکشان را ادامه دهند.
در جستوجوی آدمکش
با به دست آمدن این اطلاعات این احتمال برای مأموران قوت گرفت کارمند بانک در قتل همسرش دخالت داشتهاست و به همین سبب وی به دستور بازپرس جنایی بازداشت و برای تحقیق در اختیار کارآگاهان اداره دهم پلیس آگاهی قرار گرفت.
مأموران پلیس در تحقیقات از محل کار فرزاد دریافتند وی مدتی قبل با یکی از همکارانش درباره اجیر کردن آدمکش برای قتل همسرش مشورت کرده و گفتهاست قصد دارد فرد یا افرادی را برای قتل همسرش اجیر کند. از سوی دیگر بررسیها حکایت از آن داشت وی روز حادثه به بانک رفته و چند باری تلفنی با افرادی صحبت کرده و دو بار هم از بانک مرخصی ساعتی گرفته و دوباره به بانک برگشتهاست.
در شاخه دیگر از بررسیهای فنی مشخص شد متهم روز حادثه ۳۰ میلیون تومان از حسابش برداشته کرده و به فرد یا افراد ناشناسی دادهاست و همچنین پس از صحبت کردن تلفنی با فردی دوباره بیرون رفته و با جعبه شیرینی به بانک برگشته و شیرینی را بین همکارانش پخش کردهاست.
۲ ماه بعد
در حالی که همه دلایل و مدارک حکایت از آن داشت فرزاد در قتل همسرش دست داشته، متهم جرم خود را انکار میکرد تا اینکه چند روز قبل پس از گذشت نزدیک به دو ماه از حادثه قفل سکوت را شکست و اعتراف کرد برای قتل همسرش دو آدمکش اجیر کردهاست.
وی در ادعایی گفت: «من با همسرم اختلافی نداشتم و به همین دلیل هم به او اعتماد کردم و مقداری از اموالم را به نام او زدم. حتی برای او وام ۲۰۰ میلیون تومانی گرفتم و قرار بود خودش از پس اندازش قسط آن را پرداخت کند، اما او اقساط وامش را پرداخت نمیکرد و مرا مجبور میکرد خودم قسط وامش را به بانک پرداخت کنم.»
نقشه اول
همین موضوعات باعث اختلاف ما شد و وقتی هم از او خواستم اموالم را به من برگرداند، او قبول نمیکرد و اختلاف ما بیشتر میشد، به طوری که دادگاه رفتیم و از هم جدا شدیم، اما دوباره به خاطر آینده فرزندانمان تصمیم گرفتیم آشتی و به هم رجوع کنیم. من فکر میکردم اختلاف ما کمتر شود، اما هر روز بیشتر میشد تا اینکه یک سال قبل تصمیم گرفتم همسرم را به قتل برسانم و از دست او خلاص شوم. به همین دلیل ابتدا میخواستم قرص بخرم و او را مسموم کنم و به قتل برسانم، اما احتمال دادم دستم رو شود و از ترس قصاص بیخیال شدم و دنبال راه دیگری بودم.»
اجیر کردن آدمکش
متهم در ادامه گفت: «پس از این نقشههای دیگری هم به فکرم رسید، اما در نهایت دنبال آدمکش بودم و میخواستم فرد یا افرادی را برای قتل همسرم اجیر کنم تا ردی از خودم به جای نگذارم. سه ماه قبل از حادثه با یکی از دوستانم مشورت کردم و او گفت دو مرد خلافکار را میشناسد که با گرفتن پول دست به هر کاری میزنند و حتی آدمکشی هم میکنند. دوستم آن دو مرد را به من معرفی کرد و پس از چند بار صحبت کردن در نهایت با هم به توافق رسیدیم.»
دستمزد ۴۳۰ میلیون تومانی
متهم گفت: «قرار شد برای قتل همسرم به آنها ۳۰ میلیون تومان دستی بدهم و آنها هم به خاطر فریب مأموران و صحنهسازی النگوهای همسرم را که ۴۰۰ میلیون تومان ارزش داشت برای ما بقی دستمزدشان سرقت کنند و لوازم خانه را هم به هم بریزند. صبح روز حادثه با نقشه طراحی شده وقتی فرزندانم راهی مدرسه شدند، من کلید خانه را در اختیار آنها قرار دادم و خودم برای اینکه ردی از خودم به جای نگذارم، به محل کارم رفتم. آن روز تلفنی با آنها در تماس بودم و آنها هم مرا از جزئیات حادثه با خبر میکردند تا اینکه به من گفتند همسرم را با روسریاش خفه کردهاند. بعد از آن بود که بین همکارانم شیرینی پخش کردم و ساعتی بعد با آدمکشها بیرون قرار گذاشتم و ۳۰ میلیون دستمزد آنها را دادم و از آن ساعت به بعد از آنها بیخبرم. چند ساعت بعد طبق نقشه چند باری با تلفن همسرم تماس گرفتم و بعد هم تلفنی به زن همسایه گفتم همسرم تلفنم را جواب نمیدهد و نگرانش هستم و از او خواستم خبری از همسرم بگیرد.»
متهم پس از اعتراف برای ادامه تحقیقات در اختیار کارآگاهان اداره دهم پلیس آگاهی قرار گرفت. مأموران در تلاشند تا دو قاتل اجیر شده را شناسایی و بازداشت کنند تا زوایای پنهان حادثه بر ملا شود.